صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۷۶: همین سرگشتگی چشم حریص از مال می بیند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همین سرگشتگی چشم حریص از مال می بیند چه آسایش زخرمن دیده غربال می بیند؟ جهان چون چشم سوزن می شود در چشم کوته بین اگر کوتاهیی در رشته آمال می بیند اجل بار گرانباران دنیا را سبک سازد بود در خواب اگر آسایشی حمال می بیند خرابیهای ظاهر، گنج در ویرانه می دارد مبصر جغد را مرغ همایون فال می بیند چه گل چیند زعمر خود گنهکاری که عالم را زخون بیگناهان طشت مالامال می بیند بر آن بالغ نظر رحم است در قید جهان بودن که اوضاع جهان بازیچه اطفال می بیند نگیرد آب گوهر جای گرد خاکساری را به دریا متصل شد سیل و در دنبال می بیند لب جان بخش روح الله و چشم تنگ سوزن را به یک چشم غلط بین دیده دجال می بیند نماند از عمر یک دم خواجه مغرور را افزون زغفلت همچنان مستقبل احوال می بیند نباشد هر که را در خیر دست از کوته اندیشی چه گل از عمر می چیند، چه خیر از مال می بیند؟ به ناکامی بساز از چشمه حیوان که اسکندر زظلمت زنگ بر آیینه اقبال می بیند کجا صائب شود همخانه با من عشوه پردازی که در آیینه با صد ناز در تمثال می بیند صائب تبریزی