صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۶۱: که در عیش و طرب پیوسته در دار فنا ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
که در عیش و طرب پیوسته در دار فنا ماند؟ کدامین دست را دیدی که دایم در حنا ماند؟ زشوق جستجوی یار از گردش نمی مانم اگر در سنگ پایم همچو دست آسیا ماند چنین کز آتش دل آب گردیدم عجب نبود که نقش بوریا بر جسمم از موج هوا ماند حجاب عشق اگر چشم مرا بندد دم کشتن چنان نالم که دست و تیغ قاتل بر هوا ماند به بیدردان نشستن هرزه خندی بار می آرد گریبان چمن حیف است در دست صبا ماند کجا ابر تنک خورشید را مستور می سازد؟ صفای آن بدن پوشیده کی زیر قبا ماند؟ مکش دست هوس از دامن صدق طلب صائب که گمره می شود هر کس که از رهبر جدا ماند صائب تبریزی