صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۴۴: به دور خط زشرم آن لعل جان پرور برون آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دور خط زشرم آن لعل جان پرور برون آمد زجذب طوطیان از بند نی، شکر برون آمد زخط عالم سیه شد در نظر آن خال موزون را سرآید عمر موری را که بال و پر برون آمد نگاهش تا زمژگان تاخت بیرون سوخت عالم را عجب آتش عنانی از صف محشر برون آمد نه امروز از خرابات مغان مخمور می آیم مکرر ساغرم لب تشنه از کوثر برون آمد چو قسمت نیست، از اقبال کاری برنمی آید زظلمت با دهان خشک اسکندر برون آمد مگردان روی از بخت سیه گر بینشی داری که اخگر شسته رو از زیر خاکستر برون آمد زفکر عاقبت دریای خون شد قطره ام صائب که از بحر صدف می بایدم گوهر برون آمد صائب تبریزی