صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۲۲: بهشتی بی دماغان را به از خلوت نمی باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهشتی بی دماغان را به از خلوت نمی باشد گلابی بهتر از پاشیدن صحبت نمی باشد مجو از گفتگوی زاهدان خشک کیفیت که جز ریگ روان در شیشه ساعت نمی باشد نصیب سرو از استادگی شد خط آزادی به آزادی رسد چون بنده کم خدمت نمی باشد به فکر عذرپردازی مکن اوقات را ضایع که عصیان را شفیعی بهتر از خجلت نمی باشد ندارم شکوه ای از تیره بختی با دل روشن که آب زندگی بی پرده ظلمت نمی باشد گر از روشندلانی با رمیدن رام کن دل را که آسایش درین صحرای پروحشت نمی باشد زدست خود سلیمان داد پای تخت موران را تواضع با فقیران نقص در دولت نمی باشد نمی ریزیم غافل بر سر دشمن چو نامردان که می گردد مظفر هر که کم فرصت نمی باشد چو دیدم بر سر تاج زر خود شمع را لرزان یقینم شد که خواب امن با دولت نمی باشد ز انگشت اشارت در گریبان خارها دارم بلایی آدمی را بدتر از شهرت نمی باشد به گردون برد همت شبنم افتاده را آخر به جایی می رسد هر کس که دون همت نمی باشد چه می لرزی چو شاهین بر سر بیش و کم روزی؟ به میزان عدالت میل در قسمت نمی باشد به غربت از وطن چون ماه کنعان صلح کن صائب که جز یاد وطن مکروه در غربت نمی باشد صائب تبریزی