صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۱۶: صفا دارد جهان تا دل زکلفت پاک می باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صفا دارد جهان تا دل زکلفت پاک می باشد شود ماتم سرا عالم چو دل غمناک می باشد دهد چون مشکلی رو، دست در دامان ساقی زن که می روشنگر آیینه ادراک می باشد به فکر عالم بالاست دل در خاکساریها نظر بر ابر دارد دانه تا در خاک می باشد مرا آن کس که در بند لباس آرد نمی داند که بر عاشق گریبان حلقه فتراک می باشد زغیرت خون شبنم می خورد بلبل، نمی داند که آب روی گل از دیده نمناک می باشد نباشد هیچ دست از دست اهل جود بالاتر که هر نخل بلندی زیر دست تاک می باشد بود بر نهر حکم چشمه در هر حالتی جاری زبان هم پاک می گردد اگر دل پاک می باشد مرا از چنگل و منقار باز این علم حاصل شد که هر نار است درگیرندگی چالاک می باشد چو داغ لاله صائب از سیاهی برنمی آید دل هر کس کباب از روی آتشناک می باشد صائب تبریزی