صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۱۴: بهار زندگانی با خزان همدوش می باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار زندگانی با خزان همدوش می باشد گل این بوستان خمیازه آغوش می باشد دوامی نیست حسن نازپروردان بستان را که خون لاله و گل هفته ای در جوش می باشد به تلخی تا نکرد از خواب شیرین پشه بیدارم ندانستم که نیشی لازم هر نوش می باشد مکن ای خرمن گل سرکشی با ما تهیدستان که این اوراق را شیرازه از آغوش می باشد نباشد دیده های شرمگین را بهره از روزی تهی چشمی زنعمت قسمت سرپوش می باشد مرا از خانه زنبور شهد این نکته روشن شد که چون افتاد منزل مختصر، پرنوش می باشد زجوش باده تا شد خشت خم سیراب، دانستم که رزق خاکساران باده سرجوش می باشد سراپا چشم شو تا دامن مطلب به دست آری که زر چون حلقه گردد جای او در گوش می باشد ببند از گفتگو لب تا دلت روشن شود صائب که این آیینه را صیقل لب خاموش می باشد صائب تبریزی