صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۰۸۹: لب نو خط جانان دور باش بوالهوس باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب نو خط جانان دور باش بوالهوس باشد که شکر در دل شب ایمن از جوش مگس باشد قیامت می کند در سایه زلف سیه خالش جگردارست هر دزدی که همدست عسس باشد فزاید با ضعیفان چرب نرمی شادمانی را که گل خندان بود تا در میان خار و خس باشد چه حاصل از تماشای گلستان عندلیبی را که باغ دلگشا چاک گریبان قفس باشد مبند از ناله لب تا دامن منزل به دست آری که ره خوابیده گردد کاروان چون بی جرس باشد اگر گفتار خود سنجیده می خواهی تامل کن که گوهر روزی غواص از پاس نفس باشد به قدر پختگی بر خویش می لرزند آگاهان ندارد بیم افتادن ثمر چون نیمرس باشد خیالات غریب من زغربت بر نمی آید که سرگشته است فریادی که بی فریادرس باشد ندارد نفس با طول امل آسودگی صائب زپیچ و تاب فارغ نیست تا سگ در مرس باشد صائب تبریزی