صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۰۷۹: ز خط رویش چراغ دیده شب زنده داران شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز خط رویش چراغ دیده شب زنده داران شد غبار خط او خاک مراد خاکساران شد برآرد در دل شب آب حیوان دست جان بخشی لب میگون او در دور خط از میگساران شد برآمد از حجاب شرم در دوران خط رویش هلال خط مشکین ماه عید روزه داران شد بنای طاقت من گرچه بود از بیستون افزون به بازی بازی آخر پایمال نی سواران شد نشد از گریه مستانه چشمم خشک چون مینا غبار هستی من خرج سیل نوبهاران شد شدم چون سرو تا سرسبز از تشریف آزادی دم سرد خزان بر من نسیم نوبهاران شد من آن مجنون بیباکم از بیتابی شوقم ره خوابیده چون موج سراب از بیقراران شد همان چشم حسودان بر ندارد سر زدنبالم اگرچه شیشه من توتیا از سنگباران شد بلایی آدمی را بدتر از شهرت نمی باشد سیه شد روی هر کس چون عقیق از نامداران شد به خلق آن کس که رو آورد می باشد زخود غافل نبیند عیب خود هر کس که از آیینه داران شد نمی سازد مرا چون کبک خامش سختی دوران که شق چون خامه منقارم زتیغ کوهساران شد ز بیدردی کنون صائب خمش چون مرغ تصویرم اگرچه ناله من باعث شور هزاران شد صائب تبریزی