صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۰۳۶: خوشا افتاده ای کز خاک ره چالاک برخیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا افتاده ای کز خاک ره چالاک برخیزد کند در خاک دشمن را و خود از خاک برخیزد گناه ما غبار خاطر رحمت نمی گردد فروغ مهر از دریای پرخون پاک برخیزد مباد از نشأه می سرخ رویی می پرستی را که در ایام بی برگی زپای تاک برخیزد (چراغ دیده عشاق وقتی می شود روشن که دود خط از ان رخسار آتشناک برخیزد) ندارد اعتبار خاک، خون مشک در زلفش به یک سودا درین بازار باد از خاک برخیزد ندارد حاصلی جز قبض خاطر خاک اصفاهان نباشد بسط در خاکی کز او تریاک برخیزد مجو درک سخن از خام طبعان جهان صائب که از خاکستر دل شعله ادراک برخیزد صائب تبریزی