صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۰۲۳: دل ما بر سیه روزان فقر از خود فزون سوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ما بر سیه روزان فقر از خود فزون سوزد چراغ خانه ما در برون بیش از درون سوزد به چشم روشنم از اشک خواهد شد سیه عالم به این عنوان اگر در دل مرا چون لاله خون سوزد ندارد رنگی از بال سمندر آتش سوزان کجا آن پرده شرم از شراب لاله گون سوزد؟ بود دست حمایت عشق حسن آتشین خو را که لرزد شمع بر خود بیشتر پروانه چون سوزد اگر نعلش در آتش نیست از خورشید رخساری چرا هر شب ز انجم داغ چرخ نیلگون سوزد؟ برآرد سر چو دود از خیمه گستاخانه لیلی را نفس چون گردباد آن را که در دشت جنون سوزد ندارم شکوه ای از طالع وارون، به این شادم که می آید به پایان زود چون شمعی نگون سوزد نشوید خواب اگر از چشم شیران گریه مجنون که در شبها چراغی بر سر اهل جنون سوزد؟ برآید روز حشر از بوته صائب چون زر خالص به درد و داغ عشق آن کس که در اینجا فزون سوزد صائب تبریزی