صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۸۲: اگرچه رنگ می گیرد زمه هر جا بود سیبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگرچه رنگ می گیرد زمه هر جا بود سیبی از ان سیب زنخدان ماه تابان رنگ می گیرد از ان سنگ ملامت نیست کم در ملک رسوایی که هر دیوانه ای آنجا عیار سنگ می گیرد ز زندان پای بر مسند نهادن هست دلکش تر فلک دانسته صائب بر عزیزان تنگ می گیرد نه از خط زنگ آن رخساره گلرنگ می گیرد که چون تیغ آبدار افتاد از خود رنگ می گیرد نگیرد پیش راه همت مستانه می را گلوی شیشه را هر چند ساقی تنگ می گیرد که حد دارد تواند شد طرف با حسن بیباکی که تیغ از قبضه خورشید زرین چنگ می گیرد چه گل چیند کسی از نوبهار تنگ میدانی که سامان نشاط از غنچه دلتنگ می گیرد چه بگشاید مرا از صحبت گردون تر دامن؟ که از آب گهر آیینه من زنگ می گیرد صائب تبریزی