صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۵۴: تمنای فروغ آن ماه سیما برنمی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تمنای فروغ آن ماه سیما برنمی دارد کرم بی خواست چون افتد تقاضا بر نمی دارد چوکار افتاد شیرین بی سخن انجام می یابد که فرهاد اهتمام کارفرما برنمی دارد درین وادی مرا بر رهنوردی رشک می آید که تا خاری نیارد در نظر پا بر نمی دارد کسی کان قامت بی سایه را دیده است در جولان زسرو بوستان ناز دو بالا بر نمی دارد به دشمن هر که یکرنگ است دل را تیره می سازد مثال طوطیان آیینه ما برنمی دارد مگر در پرده دل با خیال او نظر بازم وگرنه آن رخ نازک تماشا برنمی دارد گوارا می شود از جبهه واکرده سختیها که بار کوه جز دامان صحرا برنمی دارد زسنگ کودکان شد مومیایی استخوان ما همان صائب جنون دست از سر ما برنمی دارد صائب تبریزی