صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۴۵: چه پروا داغ من از دیده های شور می دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه پروا داغ من از دیده های شور می دارد؟ چه باک از دامن افشانی چراغ طور می دارد؟ از ان لبهای نو خط می توان پوشید چشم، اما دل مجروح ما حق نمک منظور می دارد زدل بردن نگردد سیر در ایام خط خالش که چون این دانه گردد سبز حرص مور می دارد مرا زیر و زبر مگذار در خاک فراموشان که گرد دامنی این خانه را معمور می دارد کجا هر خام دستی می تواند پنجه زد با من؟ سمندر دست بر آتش مرا از دور می دارد توان شیرین به چشم خلق شد از دردمندیها دل پررخنه، شان خانه زنبور می دارد نباشد مانعی پروانه را در گرد سرگشتن زنزدیکی مرا پاس ادب مهجور می دارد به سربازی علم شو تا حیات جاودان یابی که چوب دار بر پا رایت منصور می دارد به بی برگی توان مقهور کردن نفس سرکش را که این مکاره را بی چادری مستور می دارد مران از کوی خود ای سنگدل زنهار صائب را که بلبل گلشن خاموش را پرشور می دارد صائب تبریزی