صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۲۰: مرا خرسندی از سامان دنیا محتشم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا خرسندی از سامان دنیا محتشم دارد دل خرسند هر کس دارد از دنیا چه غم دارد؟ نمی گردد به خاطر هیچ کس را فکر برگشتن چه خاک دلنشین است این که صحرای عدم دارد سبکسیری که چون تیرش زبان و دل یکی باشد به هر جانب که رو آرد گشایش در قدم دارد شکست از صبح صادق فوج شب با آن گرانسنگی حذر کن از صفی کز راستی با خود علم دارد نمی سازد به خون خویش رنگین دست و تیغی را چه لذت از حیات خویشتن صید حرم دارد؟ میان خواب و بیداری زمانی هست عارف را که هم فیض دل شب، هم صفای صبحدم دارد کجی نبود صراط المستقیم عشق را صائب به قدر پیچ و تاب رهرو این ره پیچ و خم دارد صائب تبریزی