صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۱۷: نظربازی که چشم پرخماری در نظر دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظربازی که چشم پرخماری در نظر دارد همیشه مستی دنباله داری در نظر دارد تو ای خضر از زلال زندگی بردار کام خود که این لب تشنه لعل آبداری در نظر دارد مشو در پرده شرم از فریب چشم او غافل که شهباز از نظر بستن شکاری در نظر دارد زخال عیب از ان ساده است روی گل درین گلشن که از هر شبنمی آیینه داری در نظر دارد زحرف توتیا و سرمه گردد آب در چشمش کسی کز رهگذار او غباری در نظر دارد نمی لرزد به نقد جان شیرین دل چو فرهادش کسی کز کارفرما مزد کاری در نظر دارد درین میدان جانبازان نماند بر زمین گردی که دایم جلوه گلگون سواری در نظر دارد به قصد سینه درای نفس را راست می سازد زدریا موجه ما گر کناری در نظر دارد ندارم هیچ جا آرام از ان سرو سبک جولان خوشا قمری که سرو پایداری در نظر دارد غبار پیکرش چون گردباد از پای ننشیند سبک مغزی که اوج اعتباری در نظر دارد مرا در چار موسم هست گل پیش نظر صائب اگر ده روز بلبل گلعذاری در نظر دارد صائب تبریزی