صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۹۰۱: زمژگان که ناخن در فضای سینه می بارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زمژگان که ناخن در فضای سینه می بارد؟ که خون چون نافه ام از خرقه پشمینه می بارد بود یک شمه از ناسازی گردون به میخواران که ابر بی مروت در شب آدینه می بارد به شیران طعمه از پهلوی خود گردون دهد، اما اگر گاوی دهن را وا کند لوزینه می بارد چراغ مهر از تردستی شبنم نمی میرد عبث ابرتر مژگان به داغ سینه می بارد اگر لب تشنه فیضی اثر بگذار در عالم که بر خاک سکندر نور از آیینه می بارد زرشک طبع گوهربار صائب بس که تب دارد گهر همچون عرق از چهره گنجینه می بارد صائب تبریزی