صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۹۳: چه خوش باشد خط از رخسار جانان سر برون آرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه خوش باشد خط از رخسار جانان سر برون آرد از این آتش به جای دود ریحان سر برون آرد ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد مشو زان لعل سیراب از جواب خشک رو گردان که این موج سراب از آب حیوان سر برون آرد به پای هر که از کوتاه بینی بشکنم خاری زپیش دیده من همچو مژگان سر برون آرد به خواریهای دوران صبر کن گر از عزیزانی که از زندان به خوابی ماه کنعان سر برون آرد ندارد گفتگوی مردم دیوانه توجیهی چسان تعبیر از این خواب پریشان سر برون آرد؟ زجمعیت نباشد بهره ای کوتاه دستان را که از دریای گوهر خشک مرجان سر برون آرد بود چون صبح هر کس در طریق عاشقی صادق زچاک سینه اش خورشید تابان سر برون آرد در آن محفل که باشد در کمین صد آستین افشان چگونه شمع ما از زیر دامان سر برون آرد؟ همان از شرم باشد حلقه بیرون در صائب به قمر سرو اگر از یک گریبان سر برون آرد صائب تبریزی