صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۸۵: کدام آیینه رو احرام این میخانه می بندد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کدام آیینه رو احرام این میخانه می بندد؟ که می آیینه بر پیشانی پیمانه می بندد که امشب می شود از شرمگینان میهمان من؟ که دود آه، چشم روزن کاشانه می بندد خرابات مغان خوش خاک عاشق پروری دارد که شمع آنجا کمر در خدمت پروانه می بندد زصندل جبهه ما در بغل پروانگی دارد بر همن کی به روی ما در بتخانه می بندد؟ زسنگ کودکان دل بر گرفتن سختیی دارد وگرنه راه صحرا را که بر دیوانه می بندد؟ زمژگان سیل می بارد دل الفت سرشت من اگر گرد خرابی رختم از ویرانه می بندد نه برقی در کمین، نه تندبادی در نظر دارد به امید چه یارب خوشه ما دانه می بندد؟ چنان بیگانه است از آشنایی مشرب صائب که در بر آشنا چون مردم بیگانه می بندد صائب تبریزی