صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۶۰: دل صد پاره زان گرد می گلفام می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل صد پاره زان گرد می گلفام می گردد که این اوراق را شیرازه خط جام می گردد ندارد دل قرار از گردش گردون، چه دورست این که طفل از جنبش گهواره بی آرام می گردد درین محفل که صاف از درد و درد از صاف می جوشد صفای وقت دارد هر که درد آشام می گردد کدامین مرغ زیرک را قضا در دام می آرد؟ که اشک شادیی برگرد چشم دام می گردد غزال شهری من سایه را صیاد می داند وگرنه آهوی وحشی به مجنون رام می گردد به دست آرزو دادم عنان دل، ندانستم که این گلگون سرکش از دویدن خام می گردد زبان چرب چشم شور را در چاشنی دارد نمک در پرده های دیده بادام می گردد محبت با دل بی نقش نرد عشق می بازد درین عالم عقیق ساده صاحب نام می گردد اگرنه مستحق محروم می باشد، چرا صائب ادای خاص او دایم نصیب عام می گردد؟ صائب تبریزی