صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۵۵: کجا دیوانه را دل از ملامت تنگ می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا دیوانه را دل از ملامت تنگ می گردد؟ که نخل بارور را دل سبک از سنگ می گردد زدست انداز گردون کوته اندیشی که می نالد نمی داند که ساز از گوشمال آهنگ می گردد زبس عالم سیه در چشمم از نادیدنیها شد مرا آیینه دل صیقلی از زنگ می گردد به آهی کوه تمکین نکویان را سبک سازم به من فرهاد سنگین دست کی همسنگ می گردد؟ چرا اندیشم از گرد گنه با رحمت یزدان؟ به دریا سیل چون پیوسته شد یکرنگ می گردد اگر از زنگ می گردد سیاه آیینه ها را دل صفای چهره افزون از خط شبرنگ می گردد مخوان بر زاهدان خشک طینت شعر تر صائب که آب چشم نیسان در صدفها سنگ می گردد صائب تبریزی