صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۴۸: دل من بیقرار از شعله آواز می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من بیقرار از شعله آواز می گردد سپند من ازین آتش سبک پرواز می گردد زدست رد نتابد رو طلبکار قبول حق که موج از سیلی ساحل به دریا باز می گردد دل ما را نوای مطربان در وجد می آرد کباب ما به بال شعله آواز می گردد ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد به دست آرزو هر کس دهد مجموعه دل را چو اوراق خزان بازیچه پرواز می گردد غبار تن نگیرد دامن دلهای قدسی را قفس بر مرغ وحشی شهپر پرواز می گردد صفای باطن از دل می زداید علم ظاهر را که پنهان جوهر آیینه از پرداز می گردد حذر می کردم از خال و خط خوبان، ندانستم که مرغ زیرک آخر قسمت شهباز می گردد درافشای محبت نیست جرمی عشقبازان را صدف آب از فروغ گوهر این راز می گردد زباغ افزون گل از منع تماشا می توان چیدن تماشایی عبث محروم ازین در باز می گردد به اندک روزگاری می گشاید شهپر شهرت به صائب هر نواسنجی که هم پرواز می گردد صائب تبریزی