صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۴۱: ز خط آیینه روی که جوهردار می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز خط آیینه روی که جوهردار می گردد؟ که در پیراهن آیینه جوهر خار می گردد خجالت می کشم از نامه های بی جواب خود که بار خاطر آن رخنه دیوار می گردد جدا از پرتو رخسار او آیینه ای دارم که صیقل تا کمر در سبزه زنگار می گردد قدم از خار می دزدیدم از کوتاه بینیها ندانستم که خار پا گل دستار می گردد یکی شد با فروغ مهر تا شبنم برید از گل چه دولتها نصیب دیده بیدار می گردد رگ خواب مرا ذوق شبیخون گلی دارد که چشم شبنمی گر می پرد بیدار می گردد اگر سنگ کمی داری ترازو را فلاخن کن که اینجا محتسب پیوسته در بازار می گردد اگر از شکر زلفش یک نفس خاموش بنشینم زکافر نعمتی مو بر تنم زنار می گردد در آن محفل که صائب می کند میخانه پردازی سر خورشید از یک ساغر سرشار می گردد صائب تبریزی