صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۱۱: شکر لعل لبش در تلخی دشنام می پیچد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکر لعل لبش در تلخی دشنام می پیچد زشیرینی زبانش بوسه در پیغام می پیچد گل امیدواری می توان چید از عتاب او به ظاهر گرچه گوش آرزوی خام می پیچد دل پر خون عاشق می شود گلگونه رویش به این عنوان اگر آن زلف عنبر فام می پیچد درین صحرا که دامن بر کمر بسته است کهسارش زهی غافل که پا در دامن آرام می پیچد رهایی نیست از موج حوادث بیقراران را زبیتابی به بال و پر فزون این دام می پیچد زغفلت رشته امید خود کوتاه می سازد گدای کوته اندیشی که در ابرام می پیچد به دست پر، عنان نتوان گرفتن اسب سرکش را تهیدستی عنان نفس بدفرجام می پیچد اگر صید مراد هر دو عالم در کمند آرد زناکامی همان صائب دل خودکام می پیچد صائب تبریزی