صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۰۵: به فکر عاقبت عاشق نه از غفلت نمی افتد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به فکر عاقبت عاشق نه از غفلت نمی افتد که محو او به فکر دوزخ و جنت نمی افتد چنان در روزگار حسن او شد عام حیرانی که سیماب از کف آیینه از حیرت نمی افتد ازان چیده است از دل تالب من شکوه خونین که در خلوت به دستم دامن فرصت نمی افتد به خدمت نیست ممکن رام کردن بی نیازان را وگرنه بنده شایسته کم خدمت نمی افتد در آن محفل که دلهای سخنگو روبرو باشد زخاموشی گره در رشته صحبت نمی افتد حصاری نیست چون افتادگی ارباب دولت را به این وادی کسی کافتاد از دولت نمی افتد همین بس شاهد بی حاصلی و بی سرانجامی کز این نه آسیا هرگز به ما نوبت نمی افتد چه غواصی است کز دریا به کف خرسند می گردد به دستی کز تماشا گوهر عبرت نمی افتد مرا زد بر زمین گردون سنگین دل، نمی داند که گر بر خاک افتد گوهر از قیمت نمی افتد چنان شد زندگانی تلخ در ایام ما صائب که کافر را به آب زندگی رغبت نمی افتد صائب تبریزی