صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۷۷۳: از گرانان هر که چون عنقا گرانجانی کشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از گرانان هر که چون عنقا گرانجانی کشید بار کوه قاف بتواند به آسانی کشید پیش آن طاق دو ابرو بر زمین نه پشت دست قبله خود کن کمانی را که نتوانی کشید خون عرق کردم زدست و پای بیتابی زدن تا چو قربانی سر و کارم به حیرانی کشید در غبار خط نهان گردید آن لبهای لعل گنج رخت از بیم چشم بد به ویرانی کشید خاکساری می کند افتادگان را سرفراز وقت آن کس خوش که این صندل به پیشانی کشید روز محشر را کند شب، نامه ناشسته اش هر که دست از دامن اشک پشیمانی کشید عشق صائب می شود ظاهر به هر صورت که هست این می پرزور را نتوان به پنهانی کشید صائب تبریزی