صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۷۴۸: ذوق حیرانی به داد چشم خونپالا رسید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ذوق حیرانی به داد چشم خونپالا رسید سینه خم امن شد از جوش، تا صهبا رسید رفته بود از رفتن گل شورش ما کم شود نوبهار خط به فریاد جنون ما رسید از ملامت شد جنون نارسای ما تمام شد می پرزور هر سنگی به این مینا رسید صحبت ما دردمندان کیمیای صحت است مایه درمان شود هرکس به درد ما رسید گوی شهرت می توان بردن ز میدان بی طرف مفت زد مجنون که پیش از ما به این صحرا رسید گرچه شبنم بود از افتادگان این چمن از سحرخیزی به خورشید جهان پیما رسید بیکسان صائب نمی باشند بی فریادرس کوه قاف آخر به داد وحشت عنقا رسید صائب تبریزی