صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۷۱۹: از تجرد نور حکمت در دل افزون می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از تجرد نور حکمت در دل افزون می شود خم چون خالی شد ز می جای فلاطون می شود صبر بر بی حاصلی می بایدش چون سروکرد در ریاض آفرینش هر که موزون می شود می چو شد انگور، بیرون آید از زندان خم می برم غیرت بر آن عاقل که مجنون می شود بر امید وصل، عاشق تن به سختی می دهد بهر شیرین کوهکن حمال گلگون می شود از غبار دل مگر انشای صحرایی کند ورنه هامون کی حریف شور مجنون می شود؟ می کند در پرده شب جلوه دیگر شراب از خط افزون نشأه لبهای میگون می شود نیست قیل و قال ما چون عندلیبان بهر گل بر سر خار ملامت بیشتر خون می شود گر چنین خواهد ز بار حرص خم شد پشتها خاک در اندک زمان منعم ز قارون می شود پیش عفو حق چه باشد جرم ما آلودگان؟ بحر از سیلاب یک ساعت دگرگون می شود ناصح بیدرد صائب هرزه می سوزد نفس می شود فرزانه مجنون مشک اگر خون می شود صائب تبریزی