صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۶۱: کی دل غمگین به زور آه و افغان وا شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی دل غمگین به زور آه و افغان وا شود؟ از گشاد تیر هیهات است پیکان وا شود ریزش پوشیده می خواهد گدای بی سؤال عاشقان را دل ز شکرخند پنهان وا شود از هلال عید دارد دل عبث چشم گشاد کی گره با ناخن شیر از نیستان وا شود؟ تیره روزانند باغ دلگشای یکدگر دل چو پیوندد به آن زلف پریشان وا شود چرخ از بیم فضولی روترش دارد مدام میزبان سفله کی بر روی مهمان وا شود؟ مانده ای ز آلوده دامانی تو در زندان جسم ور نه از دیوار در بر ماه کنعان وا شود کارهای بسته را درمان به جز تسلیم نیست دیده پوشیده چون گردید حیران وا شود در دل سنگین، علایق می دواند ریشه سخت از سلیمانی کجا زنار آسان وا شود؟ بیغمان را نیست ره در خلوت ارباب حال غنچه خسبان را کجا دل از گلستان وا شود؟ گر چه نگشاید گره از رشته های پر گره دایم از باران گره از کار مستان وا شود بحر گوهردار را صائب بود تلخی بجا چین مناسب نیست از ابروی دربان وا شود صائب تبریزی