صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۵۹: سرکشی ازطاق ابروی بتان پیدا شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرکشی ازطاق ابروی بتان پیدا شود قوت بازوی هرکس از کمان پیدا شود می شود خون خوردن من ظاهر ازرخسار یار از گلستان حسن سعی باغبان پیدا شود سروها گردند آب و آبها گردند خشک در گلستانی که آن سرو روان پیدا شود در حریم وصل، عاشق راست می سازد نفس گرد این تیر سبکرو از نشان پیدا شود شادیی کز دل نباشد شعله خار و خس است گریه به زان خنده ای کز زعفران پیدا شود برنمی خیزد به تنهایی صدا از هیچ دست لال گویا می شود چون ترجمان پیدا شود می شود قدر سخن سنجان پس از رفتن پدید جای بلبل در چمن فصل خزان پیدا شود از سخن ظاهر شود گر جوهر تیغ زبان از خموشی لنگر تیغ زبان پیدا شود بیم غمازان مرا مهر دهن گردیده است حرف بسیارست اگر گوش گران پیدا شود جنبش نبض است بر بیماری و صحت دلیل هر چه مستورست در دل، از زبان پیدا شود گرچه ممکن نیست دیدن از لطافت روح را در تن سیمین او بی پرده جان پیدا شود نیست ممکن تیر در بحر کمان لنگر کند چون حضور دل به زیر آسمان پیدا شود؟ غفلت دل نفس را صائب کند مطلق عنان دزد را جرأت ز خواب پاسبان پیدا شود صائب تبریزی