صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۴۶: از نظر یک دم که آن شکل و شمایل می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از نظر یک دم که آن شکل و شمایل می رود حاصل دریا و کان از دیده و دل می رود در بیابانی که نعل شوق ما در آتش است نقش پای ناقه پیشاپیش محمل می رود کوچه باغ زلف اگر پایان ندارد گو مدار می توان رفتن به مژگان هر کجا دل می رود در ته هر خاربن صیاد دام افکنده ای است آهوی مغرور را بنگر چه غافل می رود از زمین گیری بر آ، سنگ نشان خود نیستی جاده با افتادگی منزل به منزل می رود طعن نسیانم مزن، شرم از رخ آیینه کن خود ببین آن چهره هرگز از مقابل می رود؟ گربه فردوس از سرکوی تو صائب را برند می رود اما چو مرغ نیم بسمل می رود صائب تبریزی