صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۴۳: چون خرامان از نظر آن سرو قامت می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون خرامان از نظر آن سرو قامت می رود همچو سیل از پیش، پای کوه طاقت می رود این سر سختی که از سنگ ملامت خورده است زود دل در حلقه اهل سلامت می رود در بیابان جنون از راهزن اندیشه نیست کاروان در کاروان سنگ ملامت می رود! در خرابات مغان بی عصمتی را راه نیست دختر رز با سیه مستان به خلوت می رود سوخت از گرمی نفس در سینه باد سموم گردباد از وادی ما کی سلامت می رود؟ در حقیقت منتنی دارد به ارباب کرم هرکه بی منت به زیربار منت می رود پیرویهای خضر ما را بیابان مرگ کرد این سزای آن که در دنبال شهرت می رود رنگ پرواز وداع از چهره گل یافتم چشم حسرت واکن ای بلبل که فرصت می رود از دل صد پاره صائب چه می پرسی نشان؟ مدتی شد در رکاب اشک حسرت می رود صائب تبریزی