صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۳۵: اهل دل را خواب تلخ مرگ بیداری بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اهل دل را خواب تلخ مرگ بیداری بود شب زشکر خواب ما را خط بیزاری بود سنگ راهی نیست چون تعجیل در راه طلب ریگ دایم در سفر از نرم رفتاری بود بی شعوران را نسازد بیخبر رطل گران مست گردیدن زصهبا فرع هشیاری بود ما عبث در عشق دندان بر جگر می افشریم بخیه بیکارست زخم تیغ چون کاری بود در صدف گوهر زسنگینی گردیده است کف به روی دست دریا از سبکباری بود می توان پوشید چشم از هر چه می آید به چشم آنچه نتوان چشم ازان پوشید بیداری بود سختی ایام را صائب گوارا کن به صبر چاره این راه ناهموار همواری بود صائب تبریزی