صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۲۷: آبروی کعبه گر از چشمه زمزم بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آبروی کعبه گر از چشمه زمزم بود کعبه دل را صفا از دیده پرنم بود از خودآرا، دست بر دنیا فشاندن مشکل است در ته سنگ است هر دستی که با خاتم بود می کند عالم به چشم سوزن عیسی سیاه تار و پود این جهان گر رشته مریم بود هر که نتواند زدوش خلق باری برگرفت از گرانجانی حیاتش بار بر عالم بود صبح، وصل مهر تابان از دم جان بخش یافت می شود روشن چراغش هر که صاحب دم بود غنچه خسبان بیخبر از راز عالم نیستند کاسه زانوی اهل فکر، جام جم بود آن که اول شعر گفت آدم صفی الله بود طبع موزون حجت فرزندی آدم بود هر که صائب نفس سرکش را نسازد زیردست در حقیقت کمتر از زال است اگر رستم بود صائب تبریزی