صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۱۹: یاد ایامی که بزم عیش ما معمور بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاد ایامی که بزم عیش ما معمور بود مغز ما از نشأه می پرده دار حور بود شیشه می نیم هوشی داشت از همصحبتان روی مجلس در نقاب بیخودی مستور بود لاله رویان را دل ما تشنه نظاره ساخت آب این سرچشمه آیینه گویا شور بود قرب منزل نعل ما را بر سر آتش گذاشت داشتیم آسایشی تا منزل ما دور بود خاطر روشن در فردوس بر رویم گشود قحط یوسف بود تا آیینه ام بی نور بود آنچه ما چشم از حباب آب حیوان داشتیم در حجاب پرده زنبوری انگور بود آب لعل او زخط شد تیره، ورنه پیش ازین صافی این شهد، شمع خانه زنبور بود صائب تبریزی