صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۸۳: خنده چون زان غنچه مستور می گردد بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنده چون زان غنچه مستور می گردد بلند از جگرگاه بدخشان شور می گردد بلند دیگران را سرمه شب گرچه مهر خامشی است ناله ما در شب دیجور می گردد بلند دور گردان را به دریا رهنمایی می کند دست ما گاهی اگر از دور می گردد بلند بهر عبرت مردم آزاران عالم را بس است آتشی کز خانه زنبور می گردد بلند هست تا آیینه ای روشن درین عبرت سرا از سر خاک سکندر نور می گردد بلند عشق شورانگیز در هر جا نمک پاشی کند از دل صد پاره ما شور می گردد بلند اختیاری نیست در گفتار حق حلاج را ناله زین پشت کمان بی زور می گردد بلند کاسه چوبین گدارا ناله افسوس نیست این صدا از کاسه فغفور می گردد بلند شعله آواز بلبل می شود صائب خموش ناله ما گر به این دستور می گردد بلند صائب تبریزی