صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۸۱: آه افسوس از دل خونگرم ما گردد بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه افسوس از دل خونگرم ما گردد بلند از شکست شیشه هر کس صدا گردد بلند بوی خون می آید از فریاد دردآلود من چون غباری کز زمین کربلا گردد بلند گوی چوگان فنا شد از تهی مغزی حباب زود می ریزد بنایی کز هوا گردد بلند همت مردانه ما از دو عالم درگذشت گرد این تیر سبکرو تا کجا گردد بلند موجه بحر خطر گردد دعای جوشنش پایه تختی که از دست دعا گردد بلند اهل دولت زیردستان را فرامش می کنند بر ندارد سایه خود چون هما گردد بلند چنگ خاموشم ولی همدست اگر باشد مرا ناله ای از هر سر مویم جدا گردد بلند پیش راه حرص، پیری چوب نتواند گذاشت بیشتر دست طمعکار از عصا گردد بلند می فتد شور قیامت در میان بلبلان ناله پرشور صائب هر کجا گردد بلند صائب تبریزی