صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۱۲: هر که بال و پر چو سرو از همت والا کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که بال و پر چو سرو از همت والا کند سیر با استادگی در عالم بالا کند از دل پرخون بود در گریه چشم من دلیر دخل دریا ابر را در خرج بی پروا کند کار چون افتاد شیرین، کارفرما می شود تیشه فرهاد ممکن نیست سر بالا کند درفشاندن گر کند تقصیر از دون همتی است هر که احسان همچو ابر از کیسه دریا کند منع دلهای دونیم از ناله کردن مشکل است شق زبان خامه لب بسته را گویا کند می کند یاد گرانجانان سبک چون برگ کاه قاف اگر گاهی گرانی بر دل عنقا کند می تواند کرد بر گردن فرازان سروری هر که در هنگام ریزش خنده چون مینا کند نیست عیب خویش دیدن کار هر نادیده ای سرمه توفیق تا چشم که را بینا کند این دم گرمی که من از چرب نرمی دیده ام نخل مومین می تواند ریشه در خارا کند شهر زندان می شود صائب به چشم وحشتم گردبادی چون نفس را راست در صحرا کند صائب تبریزی