صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۰۲: در گلستانی که بلبل جوش غیرت می زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در گلستانی که بلبل جوش غیرت می زند باغبان در سایه گل خواب راحت می زند می شود از سنگ طفلان چون تن مجنون کبود خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند در شبستانی که می سوزد برون در سپند بی ادب پروانه ما بال جرأت می زند عشق از هر کس که می خواهد حدیثی وا کشد خامه اش را شق به شمشیر شهادت می زند هر که چون عنقا کنار از مردم عالم گرفت در لباس گوشه گیری فال شهرت می زند می شود چون لاله روشن شمع امیدش زسنگ کاسه در خون جگر هر کس به رغبت می زند هر که در دولت نبیند پیش پای خویش را گر سراپا چشم گردد پا به دولت می زند گرچه از طوفان کثرت هر زمان در عالمی است قطره ما ساغر از دریای وحدت می زند هر که را چون خال، حسن عنبرین خط روی داد مهر بر بالای خورشید قیامت می زند ابر رحمت شست صائب نامه اعمال من اشک گرم من همان جوش ندامت می زند صائب تبریزی