صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۴۹۵: لاله ها از پرتو رخسار او گلگون شدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لاله ها از پرتو رخسار او گلگون شدند سروها از نسبت بالای او موزون شدند خنده بر خمیازه صبح قیامت می زنند می پرستانی که محو آن لب میگون شدند خرده بینانی که در دامان دل آویختند چون سویدا مرکز پرگار نه گردون شدند سیر چشمانی که بوی آدمیت داشتند قانع از جنت به آن رخسار گندم گون شدند خاکساران در هوای نیستی چون گردباد جلوه ای کردند و آخر محو در هامون شدند در بهار حشر چون برگ خزان باشند زرد چهره هایی کز شراب بیغمی گلگون شدند نظم عالم شد حجاب دیده حق بین خلق یکقلم از خوبی خط غافل از مضمون شدند زرپرستانی که تن دادند زیر بار حرص از گرانی زنده زیر خاک چون قارون شدند حکمت اندوزان عالم از خرابات جهان قانع از مسکن به یک خم همچون افلاطون شدند در فضای لامکان اکنون سراسر می روند بیقرارانی که سنگ شیشه گردون شدند رتبه دیوانگی را نسبتی با عقل نیست آهوان خوش گردن از نظاره مجنون شدند از ره سیلاب صائب رخت خود برداشتند رهنوردانی که از قید خودی بیرون شدند صائب تبریزی