صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۴۶۵: بدعت برگرد سرگشتن گر از پروانه ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدعت برگرد سرگشتن گر از پروانه ماند دور گردیها زمعشوق از من دیوانه ماند من که صد میخانه می کردم تهی در یک نفس زان لب میگون دهانم باز چون پیمانه ماند! گریه ام در دل گره شد، ناله ام بر لب شکست وای بر قفلی که مفتاحش درون خانه ماند از گرفتاری به آسانی بریدن مشکل است بلبل ما در قفس نه بهر آب و دانه ماند عمر رفت و راز عشق از دل نیامد بر زبان در حجاب لفظ کوته معنی بیگانه ماند بعد ایامی که آمد دامن زلفش به دست پنجه من خشک از حیرت چو دست شانه ماند مرگ عاشق عمر جاویدان بود معشوق را مد شمع از دفتر بال و پر پروانه ماند از شراب جان ما صائب رگ خامی نرفت گرچه چندین اربعین این باده در میخانه ماند صائب تبریزی