صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۴۴۵: زخم گل آب از نوای آبدارم می کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زخم گل آب از نوای آبدارم می کشد شور بلبل خجلت از جوش بهارم می کشد از مروت نیست مجنون مرا عاقل شدن در سر هر کوچه طفلی انتظارم می کشد گرچه دامن بر ثمر چون سرو و بید افشانده ام همچنان سنگ ملامت زیر بارم می کشد وحشیی کز سایه خود خانه می سازد جدا اینقدر دنبال خود یارب چه کارم می کشد؟ روی سختی کز دل چون آهن او دیده ام گر شوم در سنگ پنهان، چون شرارم می کشد شد نمایان زخمم از سیر خیابان بهشت دل به سیر کوچه باغ زلف یارم می کشد چون توانم پای در دامن چو بیدردان کشید؟ خار صحرای ملامت انتظارم می کشد آن که دامن بر چراغ عمر من زد، این زمان آستین بر گریه شمع مزارم می کشد صائب آن نخل برومندم که در فصل خزان خون گل گردن ز جیب شاخسارم می کشد صائب تبریزی