صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۴۳۷: روی یوسف تا کبود از سیلی اخوان نشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روی یوسف تا کبود از سیلی اخوان نشد همچو روی نیل بر مصرش روان فرمان نشد بر سریر کامرانی تکیه چون یوسف نزد هر که چندی معتکف در گوشه زندان نشد صدزبان از خوشه در شکر برومندی نگشت دانه تا یک چند در زیرزمین پنهان نشد در سخن کی می تواند شد سرآمد چون قلم؟ هر که در هر نقطه چون پرگار سرگردان نشد گرچه شد بازیچه موج خطر هر پاره اش کشتی طوفانی ما سیر از طوفان نشد تا به بوی گل نشد قانع درین بستانسرا با حقیری در نظر زنبور صاحب شان نشد در مذاقش خاک صحرای قناعت تلخ بود بر سر خوان سلیمان مور تا مهمان نشد نیکوان را خیره چشمی پرده بیگانگی است محرم خوبان نشد آیینه تا حیران نشد کی ندانم نرم خواهد گشت آن ابروکمان این کمان سخت در دوران خط آیان نشد نیست در طالع گشایش عقده بخت مرا ورنه کوتاهی زسعی ناخن و دندان نشد برگرفت از لب مرا مهر خموشی آه گرم ابر صائب مانع برق سبک جولان نشد صائب تبریزی