صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۴۱۴: دل ز پیکان در تن من بیضه فولاد شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز پیکان در تن من بیضه فولاد شد این خراب آباد آخر آهنین بنیاد شد غیرت عاشق ز کار سخت گردد بیشتر بیستون سنگ فسان تیشه فرهاد شد گرچه از خط کم شود گیرایی حسن بتان خال او را خط مشکین خانه صیاد شد شست طومار رعونت را به آب دیده سرو تا به بستان جلوه گر آن قد چون شمشاد شد بس که افشردم زغیرت بر جگر دندان خویش آسمان سنگدل شرمنده از بیداد شد خط آزادی است دست خالی از عین الکمال سرو از بی حاصلیها از خزان آزاد شد ساده لوحان از مبارکباد اگر خوشدل شوند عید بر من نامبارک از مبارکباد شد صائب از ادبار خواهد پایمال غم شدن کوته اندیشی که از اقبال گردون شاد شد صائب تبریزی