صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۳۹۵: یار ما در پرده شب باده تنها می خورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار ما در پرده شب باده تنها می خورد سازگارش باد یارب گرچه بی ما می خورد سبز نتواند شد از خجلت میان مردمان هر که آب زندگی چون خضر تنها می خورد بوالهوس را زان لب شیرین نظر بر نشأه نیست این شکم پرور برای نقل صهبا می خورد! سیر چشمی در بساط عالم ایجاد نیست رشته را گوهر، گهر را رشته اینجا می خورد می کند خون در دل صیاد، آهوی حرم هر که پا از حد خود بیرون نهد پا می خورد هر که از مهر خموشی می تواند جام ساخت آب شیرین چون گهر در قعر دریا می خورد می کند از روزی ما کم سپهر تنگ چشم از قضا گر پیچ و تابی رشته ما می خورد صائب از ما ناله افسوس می گردد بلند از حوادث هر که را سنگی به مینا می خورد صائب تبریزی