صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۳۹۲: هر که دل زان پنجه مژگان برون می آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که دل زان پنجه مژگان برون می آورد جوهر از شمشیر هم آسان برون می آورد در ریاض حسن او هر کس به گل چیدن رود همچو نرگس دیده حیران برون می آورد پسته را از پوست امید ملاقات شکر گرچه دل خون می کند، خندان برون می آورد خواب پوچ این عزیزان قابل تعبیر نیست یوسف ما را که از زندان برون می آورد؟ در طلب هر کس که چون غواص پا از سر کند از دل دریا گهر آسان برون می آورد بر ضعیفان جور کمتر کن که جوش انتقام از تنور پیرزن طوفان برون می آورد شاخ و برگ آرزوها می شود موی سفید حرص در صدسالگی دندان برون می آورد می کند هر کس به ابنای زمان با زندگی تخم سخت از پنجه طفلان برون می آورد عاشقان را درد و داغ عشق باغ دلگشاست عشق از آتش سنبل و ریحان برون می آورد هر که صائب گوشه ای از مردم عالم گرفت کشتی از دریای بی پایان برون می آورد صائب تبریزی