صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۳۴۰: بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد؟ مور ما چون تلخکام از شکرستان بگذرد؟ می رساند رشته نسبت به آن زلف دراز چشم من چون از سر خواب پریشان بگذرد؟ طوق هستی بر گرفت از گردنم داغ جنون مهر چون طالع شود صبح از گریبان بگذرد خاک می مالد به لب تیغش زننگ خون من آه اگر این حرف در بزم شهیدان بگذرد شوق چون پا در رکاب بیقراری آورد کاروان شبنم از ریگ بیابان بگذرد ما سبکروحان حریف ناز مرهم نیستیم دوست می داریم زخمی را که از جان بگذرد دور باشی نیست حاجت قهرمان عشق را شیر ره وا می کند چون از نیستان بگذرد چشمه زمزم نمک در دیده خود ریخته است تا مبادا غافل آن سرو خرامان بگذرد اصفهان چشم جهان گر نیست صائب از چه رو سرمه نتوانست از خاک صفاهان بگذرد؟ صائب تبریزی