صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۹۳: زان پیشتر که تیغ کشد آفتاب صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان پیشتر که تیغ کشد آفتاب صبح رطلی به گردش آر گرانتر ز خواب صبح فرصت غنیمت است، به دست دعا بشوی داغ سیه گلیمی خود را به آب صبح سر عشر این کلام مبین است آفتاب زنهار بر مدار نظر از کتاب صبح از باغ صبح خنده خشکی شنیده ای چون شیشه غافلی ز شمیم گلاب صبح بر عیش دل مبند که کم عمری نشاط روشن بود ز خنده پا در رکاب صبح آسوده است عاشق صادق ز بیم حشر پاک است از غبار خیانت حساب صبح صافی رسیده است به جایی که می کند مهر از بیاض سینه من انتخاب صبح از بوی گل اگر چه سبکروح تر شدم در چشم روزگار گرانم چو خواب صبح صائب سری برآر و تماشای فیض کن سگ نیستی، چه مرده ای از بهر خواب صبح؟ صائب تبریزی