صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۹۰: منه چو ساده دلان دل به کامرانی صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منه چو ساده دلان دل به کامرانی صبح کی طی شود به دو دم پیری و جوانی صبح زمان شادی افلاک را دوامی نیست به قدر مد شهاب است شادمانی صبح کند ز باده گران رطل خویش را دل شب کسی که با خبرست از سبک عنانی صبح شمرده دار نفس در حریم ساده دلان که می پرد ز نفس رنگ ارغوانی صبح سپهر سفله سخی با گشاده رویان است بود ز خرده انجم گهر فشانی صبح مشو ز صحبت پیران زنده دل غافل که نیست یک دو نفس بیش زندگانی صبح دلت کباب ز خورشید طلعتی نشده است چه لذت است ترا از نمک فشانی صبح؟ ترا که نیست امیدی به خواب رو صائب که تلخ کرد مرا خواب، دیده بانی صبح صائب تبریزی