صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۶۶: نیست روی عرق آلود به گوهر محتاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست روی عرق آلود به گوهر محتاج نبود حسن خداداد به زیور محتاج پرده پوشی چه ضرورست نکونامان را؟ نیست پیراهن یوسف به رفوگر احتیاج خوان خورشیدی به سرپوش چه حاجت دارد؟ سرآزاده ما نیست به افسر محتاج رهبری نیست به از صدق طلب رهرو را نیست از راست روی خامه به مسطر محتاج نیست از چاشنی خاک قناعت خبرش مور تا هست به شیرینی شکر محتاج سلطنت چاره لبی تشنگی حرص نکرد که به یک جرعه آب است سکندر محتاج هر فقیری که شود از در دل رو گردان می شود زود به دریوزه صد در محتاج نیست با مهد زمین مردم کامل را کار طفل تا شیر خورد، هست به مادر محتاج نبود حاجت افسانه گرانخوابان را نیست این کشتی پر بار به لنگر محتاج کند از رحم سبکدوش، گرانباران را ورنه درویش نباشد به توانگر محتاج نیست در خاطر آزاده تردد را راه سرو چون آب نباشد به سراسر محتاج صائب از قحط سخندان چه به من می گذرد به سخن کش نشود هیچ سخنور محتاج! صائب تبریزی