صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۵۸: ترک چشم مخمورش مست ناتوانیهاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک چشم مخمورش مست ناتوانیهاست فتنه با نگاه او گرم همعنانیهاست ای هلاک خوبت من این همه تغافل چیست ای خراب چشمت من این چه سرگرانیهاست؟ جان و دل سپر سازم پیش ناوک نازت شست غمزه را بگشا وقت شخ کمانیهاست گه سبو زنم بر سنگ، گه به پای خم افتم ساقیا مرنج از من عالم جوانیهاست دورم از وصال او زندگی چه کار آید جان به لب نمی آید این چه سخت جانیهاست ناله حزینت کو، آه آتشینت کو؟ لاف عشقبازی چند، عشق را نشانیهاست ای خوشا که همچون گل در کنار من باشی با نگاه جانسوزت وه چه کامرانیهاست سینه ها مشبک شد از خدنگ مژگانت حال ما نمی پرسی این چه سرگرانیهاست روز بی تو بیتابم، شب نمی برد خوابم روز و شب نمی دانم، این چه زندگانیهاست صائب این تپیدن چیست زخم کاریی داری یار بر سرت آمد وقت جانفشانیهاست صائب تبریزی